۱۳۸۸-۰۳-۰۱

چرا اهل سنت به كروبي راي مي‌دهند؟

محمود براهويي ن‍‍‍ژاد – روزنامه اعتماد ملي : 30 ارديبهشت 1388
بالاخره پس از تاخيري تأمل برانگيز ، بيانيه ميرحسين موسوي در مورد اقوام ايراني منتشر شد . بيانيه اي كه به اندازه ديگر موضعگيريهاي وي در سايتها و رسانه هاي حامي موسوي بازتابي نداشت و به نظر مي رسد تنها تلاشي براي جلب آراي سرنوشت ساز اهل سنت است و از محتوي آن چنين بر مي آيد كه جناب آقاي موسوي در حال حاضر هيچگونه برنامه مشخصي براي خواسته هاي اقوام ندارد و تنها ابراز داشته كه قصد گنجاندن آنها را در برنامه هاي آينده خود دارد . بي آنكه كمترين ضمانت و راهكاري عملي براي سياستهاي خود در اين باره ذكر كند . بخش اعظم سياستها و راهبرد هاي عنوان شده در اين بيانيه برگرفته از شعارها و وعده هاي سيد محمد خاتمي در 8 سال دوره رياست جمهوري وي است كه در عمل محقق نشدند . محدوديت ها و ممنوعيت هاي بيشماري كه از آن دوران بويژه در عرصه آزادي بيان و عقيده ، اقوام و مذاهب تا كنون به يادگار مانده اند ، ميراث مردي هستند كه امروز خود را اصلاح طلبي مي خواند كه اصول را گم نمي كند . و مدعي تأمين مطالبات اقوام و اقشار مختلف ايران است .
مطمئنا اقوام ايراني و اهل سنت با مشاهده بيانيه انتخاباتي موسوي در مورد اقوام ايراني در حافظه تاريخي خود سري به گذشته و دوران نخست وزيري ايشان ميزنند و از خود مي پرسند : چرا آقاي موسوي اين مطالبات را در 8 سال دوره نخست وزيري خود تأمين نكرد؟ آيا به ديدگاههاي امروز خود در آن ايام باور نداشت و امروز باورهايش تغيير كرده است؟ مگر در سال گذشته نبود كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوبه اي را درباره محدوديت و نظارت نهادهاي دولتي بر مدارس و حوزه هاي علميه اهل سنت وضع كرد و به دنبال آن حوزه علميه عظيم آباد زابل تخريب و تعدادي از علماء و طلاب اهل سنت دستگير شدند . آقاي موسوي كه عضو اين شورا و از امضاء كنندگان اين مصوبه هستند ، چگونه در عرض چند ماه تغيير جهت داده و در بند 12 بيانيه خود از استقلال تعليم و تربيت در مدارس ديني اهل سنت دفاع مي كنند؟ چرا ايشان در طول 30 سال عضويت خود در شوراي عالي انقلاب فرهنگي از موضع گيري نامناسب در برخي از رسانه هاي جمعي درباره اقوام و اهل سنت انتقاد نكردند و اين موضوع را در مصوبات اين شورا نگنجاندند ؟ آيا جناب موسوي مي دانند كه برخي سياستها و مصوبات اين شورا باعث شده است چه ميزان از كتابهاي انديشمندان و علماي اهل سنت در فيلتر سانسور گرفتار آيند و چه تعداد كتاب و مطالب موهن عليه اعتقادات اهل سنت براحتي چاپ و نشر شده اند ؟!
آقاي موسوي در بيانيه خود تعلل در اجراي كامل برخي از اصول قانون اساسي نظير اصل 15 و 12 را مصداق احساس تبعيض فرهنگي بيان كرده اند ، آيا 8 سال از دوره تعلل در اجراي اين اصول مربوط به دوران نخست وزيري ايشان نمي شود و چه توجيهي براي آن حداقل در 8سال دوره زمامداري خود دارند؟ بگذريم از اينكه برخي ديگر از بند هاي اين بيانيه چنان كلي هستند كه ايشان در صورت رئيس جمهور شدن براحتي مي توانند از عملي كردن آنها سر باز بزنند .
بند 8 بيانيه اقوام موسوي به مشاركت اقوام و مذاهب در عرصه هاي تصميم گيري ملي اشاره دارد . كه فرداي پس از انتخابات براحتي مي توان مشاركت اقوام و مذاهب در عرصه هاي تصميم گيري ملي را با چند ابلاغ مشاوره و حضور اقوام در پاي صندوق هاي رأي توجيه كرد . و هيچ جايگاه مشخصي براي حضور رسمي و مؤثر آنان در دولت موسوي تبيين نشده است . ايشان و تيم همراهشان در انتخابات رياست جمهوري حتي حاضر نشدند در استان سيستان و بلوچستان كه بيش از 70 درصد جمعيت آن بلوچ و سني مذهب هستند ، آنان را در عرصه تصميم گيري و مسئوليت ستاد انتخاباتي حتي در جهت منافع خود و براي كسب رأي مشاركت بدهند و پس از چند هفته كه متوجه از دست دادن بخش زيادي از آراي خود در اين مناطق شده و با انتشار مواضع و ديدگاههاي شفاف مهدي كروبي اقبال عمومي مردم منطقه از وي را مشاهده كردند ، مي خواهند با صدور يك بيانيه كلي اين اشتباه خود را جبران كنند . گزينش نيروهاي ستادي آقاي موسوي در استان تفاوت چنداني با شيوه گزينش نيروهاي بومي و نگاه دولت احمدي نژاد و بي توجهي به جمعيت غالب استان ندارد .
اينجاست كه بحث چرايي حمايت اهل سنت از مهدي كروبي مطرح مي شود . به باور من عملكرد و موضع گيريهاي مهدي كروبي در گذشته و حال بسيار شفاف تر ، صادقانه تر و صريح تر از ديگران است . كروبي خرد جمعي را ضمانت اجرايي بيانيه خود مي خواند و آنرا نه شعارهايي كه ممكن است به فراموشي سپرده شوند و يا تحت فشارهايي از داخل و خارج از دستور كار خارج گردند ، كه برنامه اي محوري حاصل خرد جمعي مي داند . وي قاطعانه از اجراي اصول معطل مانده قانون اساسي بويژه در رابطه با اقوام و اهل سنت سخن مي گويد و با شفافيت اعلام مي‌دارد كه همه موانع اجرايي آن را برطرف نموده و هر شخص و گروهي را كه مانع اجراي آن شود به ملت معرفي خواهد كرد .
مهدي كروبي افزايش سطح و سهم مشاركت اقوام و مذاهب را در مديريت كلان كشور و دولت خود جزو برنامه هاي خويش عنوان كرده و فقط به كلياتي در حد مشاركت اقوام در عرصه مشاركت در عرصه تصميم گيري ملي اكتفا نكرده و تك تك موارد بيانيه خود را به روشني و با شرح و تفصيل بيان مي دارد . و البته مزيت ديگري كه بيانيه اقوام و مذاهب كروبي داشت اين بود كه به مهندس موسوي جرات انتشار بيانيه‌اي هرچند ناقص و مبهم را در مورد اقوام و مذاهب را داد .
دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري انتخاب فرد نيست ، رفراندوم خواسته‌ها و مطالبات اقشار گوناگون است كه تحقق مطالبات فراموش‌شده‌شان را در برنامه‌هاي مهدي كروبي مي‌بينند. اقبال اهل سنت به مهدي كروبي در واقع راي به خواسته‌ها و حقوق مشروع آنهاست حتي اگر به هر دليلي كروبي رئيس‌جمهور نشود. كه من معتقدم با موج عظيمي كه در كشور به نفع مهدي كروبي راه افتاده است و روبروز عظيم‌تر مي‌شود وي رئيس‌جمهور ايران خواهد شد.
مهدي كروبي به آنچه مي گويد عميقا باور دارد و ضرورت تغيير را بخوبي در يافته و آن را براي بقا و تثبيت نظام جمهوري اسلامي ضروري مي داند . تغييري كه اگر امروز از سوي ملت ايران درك نشده و پاسخ داده نشود ، فردا براي انجام آن دير خواهد بود .