۱۳۸۸-۰۲-۰۶

تحولات مثبت جامعه اهل سنت

نارسائيها و كاستيها در همه بخشها وجود دارند . خودانتقادي و طرح اين كاستيها براي رفع آنها بسيار مفيد است و ناديده‌ گرفتن تحولات مثبت و ويژگيهاي خوب هر بخش از جامعه و نفي خدمات آنها كار پسنديده‌اي نيست و البته بدور از انصاف و عدالت است. من نيز اگر چه از يك سو اعتقاد به نقد كمبودها و كاستيها دارم اما از سوي ديگر باور دارم كه هر گروه و قشري از جامعه ما به نوبه خود خدمات و تلاشهاي ارزنده‌اي داشته‌اند كه نويد آينده‌اي رو به جلو را به ما مي‌دهد.
جامعه اهل سنت در ايران نيز دستخوش تحولات بسياري بوده‌اند كه نتايج آن در جامعه ملموس است. اگر تا چند سال پيش انديشه‌هاي ديگر به نوعي يكديگر را تخطئه مي‌كردند ، امروز در فضايي سالم به نقد هم مي‌پردازند. ما امروز با افتخار كتاب انديشه‌هاي ابوالاعلي مودودي مولوي نظيراحمد سلامي را در كنار نقد عالمانه و محققانه مولوي عبدالعزيز نعماني در كتابخانه‌ها مي‌بينيم.
انتخاب مولوي نظيراحمد به عنوان يك دگرانديش سني در مجلس خبرگان و در كنار وي انتخاب حجت‌الاسلام سليماني به عنوان يك عالم شيعي در كنار يكديگر توسط جامعه اهل سنت استان سيستان و بلوچستان در حاليكه آراي اهل سنت مي‌توانست فرد سني ديگري را نيز وارد اين مجلس كند ، صرفنظر از چند و چون آن و بحثهاي سياسي پيرامون اين مسئله حكايت از افزايش ظرفيتهاي سياسي و اجتماعي جامعه اهل سنت ايران و پيشگامي آن نسبت به جريانات مشابه در كشورهاي منطقه و حتي ديگر نقاط ايران است.
نوع انتخاب افراد و خود افراد انتخاب شده در شوراها و مجلس و عملكرد آنان مورد نقد جدي من است اما توجه بزرگان قومي و مذهبي به ايجاد فضاي گفتمان و رايزني سياسي بر اساس تعامل و منطق به نوعي تمرين دموكراسي در اين جامعه است. جامعه اهل سنت در انتخابات اولين دوره شوراهاي اسلامي شهر و روستا يك زن ( آذر كشميري ) را به عنوان كانديداي خود در زاهدان وارد شورا كردند و در ايرانشهر نيز اين اتفاق در دوره‌هاي بعد افتاده است. اين مولفه يك جامعه افراطي و عقب‌مانده نيست.
طبعا در اين مسير آزمون و خطا انتخابهاي نادرستي هم صورت مي‌گيرد. انتخابهايي كه شايد هنوز هم از منظر برخي بزرگان قابل دفاع به نظر برسد . بطور مثال در مورد انتخاب پيمان فروزش به عنوان نماينده زاهدان من معتقدم كه ما يك اشتباه فاحش در شناخت و تشخيص خود داشتيم و اين اشتباه را دو بار مرتكب شديم. فردي كه به نام ما و با راي ما وارد مجلس شد اما كارنامه‌اي جز نامه‌هاي بي‌اثري كه در سطل‌هاي زباله مديران انباشته شدند به مردم ارايه نداده است. در دشواريها خود را پنهان كرده و نطقهايش محتوايي جز كليشه‌هاي تكراري نداشته است. راههاي دسترسي به خود را جز براي معدودي از آدمهاي اقتصادي بسته است. كسي است كه حتي حاضر نشد در ايام پيش از انتخابات به احترام مولوي عبدالحميد كه شخصا نيز هزينه‌هاي معنوي بسياري را براي انتخاب وي متحمل شد و در جمع كانديداهاي بلوچي كه به همراه معتمدين و متنفذين براي رايزني درباره انتخابات جمع شده بودند حاضر شود و خود را انتخاب شده مي‌ديد . و در روز عيد قربان نيك مي‌دانست كه براي مردم حرفي ندارد كه بگويد و فقط سلامش از تريبون عيدگاه پخش شد. و ...
در مقام مقايسه باز هم عليرغم انتقادها و كاستيها انتخابهاي نسبتا خوبي هم داشته‌ايم . افرادي مانند مرحوم مسعود هاشمزهي ، عبدالعزيز دولتي و باقر كرد كه حداقل نطقها و ديدگاههاي شفاف‌تر ، خدمات ملموس‌تر و حضور پررنگ‌تري در ميان مردم داشته‌اند. از اين مصاديق بسيار داريم و اينها تجربيات دوران گذار است. تجربياتي كه اين جامعه درسهاي خوبي را براي آينده از آن خواهد آموخت.
در جريان اصلاحات اهل سنت با راي قاطع خود و پشتيباني همه جانبه از اين جريان تا به امروز ايستاده است و مغلوب حوادث و نامهربانيها نشده و هزينه‌هاي سنگيني را نيز براي استواري خود پرداخته است.
تجهيز و بهره‌گيري از اينترنت در حوزه‌هاي علميه با وجود فراز و فرودها ، توجه بيشتر به تحقيق و مطالعه ، ارتباط علما و دانشگاهيان ، تاكيد بر پررنگ‌تر كردن نقش زنان در عرصه‌هاي اجتماعي و ... حكايت از تحولات مثبتي در اين جامعه دارند.
امروز مطلبي را از استاد انديشمند حوزه دارالعلوم زاهدان مفتي محمدقاسم قاسمي در سايت اين حوزه خواندم . نكات بسيار ارزشمندي در اين مطلب وجود دارد كه بيانگر رويكردي متناسب با شرايط روز و دنياي جديد است. اينكه انديشه‌هاي اصيل اسلامي هيچ تعارضي با پيشرفت و توسعه ندارد. اصطلاحات اصلاح و تغيير كه لازمه زندگي يك فرد مسلمان هستند گواه دوري اين انديشه از تحجر و واپسگرايي است.
مفتي محمدقاسم در كنار تقوا و اخلاص پنهان نگاه داشتن علم را عيب مي‌داند و فكر و مشاوره ، مطالعه ، مسافرت ، مجاهده و ارتباط را از الزامات كار علما برشمرده است. اينها مواردي هستند كه در كنار هم مي‌توانند تاثيرگذار باشند و جامعه اسلامي را به حركت درآورند.
دو جمله را از ديدگاههاي مفتي محمدقاسم عينا نقل مي‌كنم : " اساس کار ما باید با فکر باشد، شما به هر چیزی که نگاه کنید، این ساختمان با عظمت و این مناره ها، همه پشت سر آن فکر وجود دارد. دنیای غرب که به این ترقی‌ها و پیشرفت‌های هولناک و شگفت انگیز دست یافته، این همه دانشگاه‌ها و مدارک دکتری و... که صادر می‌شود، همه و همه نتیجه فکر است. جایی که فکر نیست قهقرا، ایستایی و عقب گرد است و جایی که فکر باشد پویایی، پیشرفت، صعود و رشد است." و در باب مجاهده براي آنانكه جهاد را فقط به معناي كشتن مي‌دانند : " تا مجاهده با نفس نباشد اصلاح نفس و تحصیل کمالات اخلاقی هم به دست نمی‌آید."
اين انديشه‌ها ، انديشه‌هاي رو به رشدي است كه با اندكي بازنگري در گذشته و نقد و تحليل عملكردها و رفتارهايمان و اصلاح آنها مي‌تواند مقدمه نتايج بسيار خوب و ارزنده‌اي براي جامعه اهل سنتي باشد كه در تعامل و همزيستي مسالمت‌آميز با ديگر اقوام و مذاهب آينده و تاريخ را مي‌سازند.