۱۳۸۸-۰۹-۰۷

مديري كه اجازه اطلاع‌رساني به مردم را ندارد

برای انجام مصاحبه ای به یکی از ادارات رفته بودم تا شروع مصاحبه چند دقیقه ای فرصت داشتم که سری به کارشناسان آن اداره بزنم که چشمم به آقای جوشنگ ریگی مدیر شعب بانک مسکن استان افتاد . پاکت بزرگی که بعد فهمیدم هدایای بانک مسکن است زیر بغل او بود و آمده بود تا به مدیر آن اداره هدایای بانکی بدهد . تا حالا این مدل بازاریابی مستقیم توسط مدیریت بانک را ندیده بودم . احساس کردم شاید ما خبرنگاران به وظیفه اطلاع رسانی خود درباره خدمات بانکها و موسسات اقتصادی کوتاهی کرده ایم و یا ضعف روابط عمومی بانک مسکن موجب شده است تا مدیر بانک شخصا با پاکتهای بزرگ هدایای بانکی به سراغ ادارات برود .
از جوشنگ ریگی تقاضای وقت ملاقات کردم تا با وی درباره اطلاع رسانی و آمادگی خود برای انعکاس اخبار و مطالب بانک مسکن در روزنامه صحبت کنم . روز بعد ساعت 9 صبح به دفتر وی واقع در خیابان آزادی رفتم . در سالن انتظارش پرنده پر نمی زد و به محض معرفی خود به منشی اتاق مدیریت ، صدای مدیر را شنیدم که مرا به داخل اتاق فرا می خواند .
در اتاق او یک نفر دیگر هم نشسته بود . ریگی ، معاون خود کیانی را به من معرفی کرد و سپس گفتگو با وی را آغاز کردم . هنوز صحبتهای من درباره ضرورت اطلاع رسانی مسایل اقتصادی و خدمات بانک و انعکاس مسایل و مشکلات مردم در این باره به مسئولان به پایان رسیده بود که ریگی سخنانم را قطع کرد و گفت : ما اجازه اطلاع رسانی به مردم را نداریم و هر چه هست خود تهران باید انجام دهد تصور کردم منظور مرا از اطلاع رسانی با چاپ آگهی و تبلیغات که ممکن است بار مالی برای بانک داشته باشد ، اشتباه گرفته است . برایش توضیح دادم که روزنامه برای چاپ مطالب و اخبار هیچ وجهی را از بانک دریافت نمی کند و هدف فقط اطلاع رسانی به مردم و انجام رسالت مطبوعاتی است ضمن اینکه از درج آگهی ها و تبلیغات بانک به مناسبتهای مختلف که یک ضرورت اساسی برای سیستم بانکی است و تاثیر فوق العاده ای در جذب مشتریان و کسب رضایتمندی آنان دارد ، در این روزنامه استقبال می کنیم ... که با پاسخ حیرت انگیز مدیر شعب بانک مواجه شدم . ریگی در پاسخ گفت : شما خبرنگارید و کار دولتی ندارید ، اما ما زن و بچه داریم و نمی خواهیم حقوقمان آجر شود ! تعجب کردم که اطلاع رسانی و درج اخبار بانک آنهم از منبع موثق مدیریت و روابط عمومی بانک چه ربطی به حقوق مدیر بانک دارد و در نهایت به آنکه پاسخی قانع کننده برای خود با آقایان ریگی و کیانی ،خداحافظی کردم .
هنگامی که می خواستم دفتر مدیر را ترک کردم ، تعداد زیادی خودکار و تقویم و هدایای بانکی را روی میز گذاشت تا با خود ببرم . هنوز از خود می پرسم آیا هدیه دادن آنهم به این شیوه توسط مدیر بانک سودی برای بانک دارد و یا می تواند گرهی از مشکلات مشتریان بانک و مردم بگشاید ؟